logo-moshavere.me

تجدید نظر در باور عدم وجود عشق

اگر شما یکی از بسیاری افرادی هستید که معتقدند عشق وجود ندارد، به احتمال زیاد دلیل خوبی دارید. به هر حال، اگر چیزها را با منفی گرایی مرتبط کنیم، اغلب نسبت به هر چیزی احساس بیزاری می کنیم، و قطعاً آسیب در این دسته قرار می گیرد. تجدید نظر در باور عدم وجود عشق مطلبی است که در این مقاله از وب سایت مشاوره به بررسی آن می پردازیم. مرکز مشاوره مشاوره اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران است. این مرکز در کنار خدمات حضوری، مشاوره تلفنی روان شناسی را نیز ارائه می کند.

چرا تجدید نظر در باور عدم وجود عشق؟

افرادی که تجربیات ناخوشایندی در رابطه با عشق داشته اند، معمولاً در اردوگاه «ضد عشق» هستند و همه دلایلی را برای توجیه اینکه چرا «عشق» فقط ترکیبی از نوسانات هورمونی و تکنیک های حفظ خود است، ذکر می کنند. در مقابل، بسیاری از کسانی که عشق را چشیدند سوگند یاد می‌کنند که این عشق واقعی و زیبا است. ارزش جنگ و دلبری را دارد. بنابراین، اگر در باور عشق مشکل دارید، چگونه می توانید بر آن غلبه کنید؟

آیا عشق واقعا وجود دارد؟

کاملاً بله! این یک پاسخ ایده آلیستی نیست. عشق به شکل های بی شماری وجود دارد که انسان ها و حیوانات به طور یکسان آن را احساس می کنند. ما عشق را بین دوستان، اعضای خانواده، حیوانات خانگی و افراد آنها و موجودات وحشی بزرگ و کوچک می بینیم. اما چرا تجدید نظر در باور عدم وجود عشق نیاز است؟ پس چرا در باور آن تردید دارید؟

شاید شما در محاصره افرادی بزرگ شده باشید که نمی دانستند چگونه عاشقانه با یکدیگر رفتار کنند. یا شاید توسط کسی که دوستش داشتید به شما خیانت شد. او نیز خود ادعا کرد که شما را دوست دارد. این تجربیات می تواند هر کسی را به این باور برساند که عشق واقعی نیست. بالاخره اگر اینطور بود، آنقدر صدمه نمی دیدی. به‌علاوه، باور اینکه واقعی نیست، بسیار کمتر آزاردهنده است، تا اینکه فکر کنید که هست و شما آن را احساس نکرده‌اید.

چرا بهتر است عشق را تجربه کنیم؟

تجدید نظر در باور عدم وجود عشق منجر به این می شود که در مرحله اول بخواهیم عشق را تجربه کنیم. در واقع عشق وجود دارد، و ارزش تجربه کردن را دارد. علیرغم آسیب های احتمالی که ممکن است همراه با آن باشد. و دلیلش اینجاست:

تجربیات شما با عشق تا کنون تنها بخشی از تصویر بزرگتر است

وقتی برای اولین بار شروع به ملاقات با آشخصی کردم. از او پرسیدم که آیا غذاهای دریایی دوست دارد یا خیر. او پاسخ داد که ماهی نمی خورد و نمی تواند آن را تحمل کند. او مجبور شده بود تیغ های ماهی بخورد و برای همیشه از ماهی متنفر شده بود. این مدل ذهنی تجربیات او از هر نوع غذای دریایی بود. او مردد بود که آن را دوباره امتحان کند، بنابراین شروع کردم به ارائه غذاهای خاص مخفیانه به او. وقتی او تنوعی از پیش‌غذاهایی را که من درست کردم تست کرد، در مورد اینکه چطور تست های ماهی را خورد و ظاهراً آنها را دوست داشت، توضیح دادم.

من ماهی تن را به پاستا اضافه کردم، سس ماهی اضافی را در پاد تای ریختم و میگو را به سیب زمینی و ذرت اضافه کردم. چرا من اینجا در مورد ماهی صحبت می کنم؟ چون این مرد به شدت مخالف خوراک دریایی بود. به این نتیجه رسیده بود که غذاهای دریایی منزجر کننده هستند. نمی‌خواست هیچ کاری با آن‌ها انجام دهد، در نهایت شیفته غذای دریایی شد. ممکن است مقایسه این تجربه با عشق عجیب باشد، اما مبنای یکسان است.

اگر تنها تجربیات شما در رابطه با عشق تا به حال مانند تیغ های ماهی بی مزه و بد بوده است، جای تعجب نیست که نظر مثبتی ندارید.

قرار گیری در معرض روابط ناسالم تصویر دقیقی نیست

تجدید نظر در باور عدم وجود عشق بسیار چالش برانگیز است. اگر در خانواده‌ای بزرگ شده‌اید که «عشق» با سوء استفاده، دستکاری یا بی‌توجهی همراه بوده است، جای تعجب نیست که شک دارید یا تمایلی به اجازه دادن عشق به زندگی‌تان ندارید. بسیاری از ما با تجربه عشقی مشروط یا به عنوان یک سلاح بزرگ شدیم. والدین فقط زمانی ما را دوست داشتند که ما همانطور که آنها می‌خواستند رفتار می‌کردیم، و سپس اگر و وقتی جرأت می‌کردیم از خط خارج شویم، این عشق دریغ می‌شد. دیگران با والدینی بزرگ شدند که ادعا می‌کردند همدیگر را دوست دارند، اما از نظر فیزیکی نسبت به یکدیگر خشونت می‌کردند.

وقتی اینها تنها نمونه هایی هستند که فرد تجربه کرده است، چگونه می توان انتظار داشت که ایمان کورکورانه داشته باشد که عشق می تواند متفاوت باشد؟ اگر کلمه “سلام” همیشه با یک لگد در دنده ها همراه بود، طبیعی است که هر بار که این کلمه را می شنود، به انتظار درد به خود می لرزد. اگر در موقعیتی بزرگ شده اید که عشق با درد و آزار همراه بوده است، تغییر دیدگاه شما ممکن است زمان طولانی و تلاش زیادی را ببرد. علاوه بر این، اگر قبل از اینکه بخواهید آن زخم‌های درون خود را التیام بخشید، روابط عاشقانه‌ای داشته باشید، آسیب‌های زیادی می‌تواند به هر طرف وارد شود.

افرادی که صمیمانه می خواهند شما را دوست داشته باشند ممکن است وارد زندگی شما شوند، اما شما ممکن است آنها را از خود دور کنید زیرا می ترسید دوباره آسیب ببینید. یا ممکن است متوجه شوید که چرخه های ناسالم را تداوم می بخشید. درمان اغلب به عنوان راه حلی برای بسیاری از مسائل یک فرد مطرح می شود و دلیل خوبی برای آن وجود دارد.

عشق در واقع عشق نیست!

تجدید نظر در باور عدم وجود عشق ایده های خاصی دارد. ایده هایی که قرار است عشق چگونه باشد می تواند غیر واقعی باشد. بعید است که آن فیلم دو ساعته درباره یک داستان عاشقانه “حماسی” به شما نشان دهد که چگونه همه جنبه های عشق می تواند بین مردم آشکار شود. به هر حال، پست‌های سرگرمی و رسانه‌های اجتماعی دیدنی هستند، اما آن‌ها طوری تنظیم شده‌اند که احساس یا زیبایی‌شناسی خاصی را القا کنند.

عشق می‌تواند مهربانانه، زیبا و هیجان‌انگیز باشد. اما همچنین می‌تواند دشوار و با آشفتگی باشد. وقتی مردم یکدیگر را دوست دارند، ایده آل این است که همدیگر را به خاطر همه چیزهایی که برایشان پیش می‌آید دوست داشته باشند. راه رفتن با یکی از عزیزان در اولین بارش برف فوق‌العاده است، و ماندن در کنار او در طول درمان‌های پزشکی دردناک برای تلاش برای زنده نگه داشتن آن‌ها عذاب‌آور است. خوردن صبحانه در رختخواب با هم عالی است، و فریاد زدن در مورد آب پرتقال بر سر هم افتضاح است. اما وقتی مردم واقعاً یکدیگر را دوست دارند، حاضرند به خاطر سلامتی و خوشبختی دیگران، رفاه خود را فدا کنند.

عشق واقعی گاهی اوقات می تواند بسیار خسته کننده باشد. به عنوان مثال، ممکن است شامل ساعت‌ها نشستن پشت میز با هم باشد تا بودجه خانواده را با درآمد تازه کاهش یافته تنظیم کنید. عشق همچنین می تواند بسیار راحت باشد. این زیباست که کسی را آنقدر از نزدیک بشناسی که بفهمی ذهن و بدن او چگونه کار می کند و به نوبه خود به خوبی شناخته می شوی.

گاهی عشق به معنای ایستادن در کنار طرف مقابل است. در مواقع دیگر، این بدان معناست که آنها را رها کنید تا بتوانند رویایی را دنبال کنند یا به گونه‌ای زندگی کنند که برای روحشان معتبرتر باشد.

تکنیک های تجدید نظر در باور عدم وجود عشق

منابع زیادی وجود دارد که به جرقه ایمان شما به عشق کمک می کند. نکته کلیدی این است که مطمئن شوید آنچه به برانگیختن عشق در قلب شما کمک می کند، چیزی صادقانه است، نه نوعی فرار. تکنیک های تجدید نظر در باور عدم وجود عشق در ادامه بیان می شوند.

به جای فانتزی، به مثال های زندگی واقعی روی آورید

یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که خود را در داستان های عاشقانه واقعی غرق کنید. رمان‌ها و فیلم‌های عاشقانه بسیار دوست‌داشتنی هستند، و اگر کمک کنند تا اندکی قلب شما را مهربان کنند عالی است. فقط مطمئن شوید که خیال پردازی را با واقعیت نیز متعادل کنید. به عنوان مثال، در داستان ایزیدور و ایدا اشتراوس عمیق شوید. ممکن است نام آنها در حال حاضر برای شما آشنا نباشد، اما اگر تا به حال فیلم تایتانیک را دیده باشید، آنها زوج مسنی هستند که ترجیح دادند به جای جدایی، با هم بمیرند. بله، آن صحنه بر اساس زندگی واقعی بود.

برای تجدید نظر در باور وجود عشق لیست خواسته های خود را دور بریزید

همانطور که قبلا ذکر شد، بسیاری از مردم تصورات غیرواقعی از عشق واقعی دارند. ما این موضوع را با گفتن اینکه بسیاری از مردم ایده‌هایی در مورد اینکه می‌خواهند عشق چگونه به نظر برسد یا چه شکلی باشد، دارند گسترش می‌دهیم. وقتی عشق آنطور که آنها می خواهند آشکار نمی شود (یا به نظر نمی رسد) خسته و ناامید می شوند و تصور می کنند که اصلا وجود ندارد. وقتی در سفری که زندگی شما را در پیش می‌برد آرام می‌شوید، فضایی را برای چیزهای غیرمنتظره باز می‌کنید. چیزها زمانی که آماده باشند به طور طبیعی در جای خود قرار می گیرند و مجبور کردن آنها از رشد آنها جلوگیری می کند.

ممکن است تصویر واضحی در مورد اینکه عشق «باید» چگونه باشد در ذهن خود داشته باشید. علاوه بر این، ممکن است سناریوهایی را تصور کرده باشید که به روش خاصی اجرا می شوند. سپس، وقتی آنها این کار را نمی کنند، به جای اینکه بپذیرید که افراد دیگر در مجموعه فیلم زندگی ما بازیگر نیستند و موقعیت ها هرگز آنطور که ما می خواهیم پیش نمی روند، فکر می کنید این دلیلی بر وجود عشق است.

به جای اینکه فعالانه چیزی را که فکر می‌کنید می‌خواهید دنبال کنید، روی علایق خود تمرکز کنید. اجازه دهید آنچه برای شما در نظر گرفته شده به سراغ شما بیاید.

برای تجدید نظر در باور وجود عشق تمایل به عشق ورزیدن بی قید و شرط داشته باشید

یکی از بهترین راه ها برای تجربه عشق این است که آن را ارائه کنید. نکته کلیدی در اینجا این است که اطمینان حاصل کنید که هدیه ای است که رایگان داده می شود. اگر پدر و مادر افرادی مهربان و دلسوز باشند، این نوع محبت اغلب در فرزندپروری خود را نشان می دهد. آنها عشق را به فرزندان خود سرازیر خواهند کرد و مطمئن شوند که آنها احساس امنیت، خواسته، تشویق و پذیرفته شدن بدون قید و شرط می کنند.

اگرچه ممکن است وقتی به دیگران عشق می‌ورزیم کمی احساس ناراحتی کنیم که آن‌ها به طور مشابه به ما پس ندهند، عشق ناگزیر به شکل دیگری ظاهر می‌شود. در واقع، گاهی اوقات عشق ما می تواند کاتالیزور تغییرات عظیم در زندگی دیگران باشد، اما زندگی آنها شامل شما نمی شود.

برای بررسی دلایلی که معتقدید عشق وجود ندارد، ابتکار عمل داشته باشید

شما می توانید این کار با با درمانگر انجام دهید. نکته کلیدی این است که به همه دلایلی بپردازید که چرا به این نتیجه رسیده اید که عشق وجود ندارد. شما باید از خود چند سوال جدی بپرسید که به طور خاص مربوط به موقعیت هایی است که باعث شده باورتان به عشق را از دست بدهید. تجدید نظر در باور عدم وجود عشق بسیار مهم است.

ببینید آیا در حال تداوم چرخه های ناسالم به امید تغییر گذشته هستید یا خیر. یکی از مثال‌های رایج این رابطه، قرار ملاقات با فردی است که شخصیتش شبیه به آنچه از یک والدین بداخلاق یا شریک سابق تجربه کرده‌اید است. بسیاری از مردم ناخودآگاه به سمت افرادی گرایش پیدا می کنند که رفتارهای مشابهی نسبت به آنها از خود نشان می دهند. به این امید که این بار همه چیز به گونه ای دیگر پیش برود. که این بار شخص غافل از خواب بیدار می شود و آنها را تصدیق و قدردانی می کند. یا در عوض فرد بدسرپرست دوست داشتنی و مهربان می شود.

علاوه بر این، با خودتان بررسی کنید تا ببینید آیا هنوز هم تجربیات ناخوشایند گذشته خود را بسیار بیشتر از آنچه نیاز دارید نگه می دارید.

 

 

 

 

 

منابع
aconsciousrethink

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *