ترس و سرکوب احساسات
در این نوشته از وب سایت مرکز مشاوره مشاوره قصد داریم در ارتباط با ترس و سرکوب احساسات صحبت کنیم. اگر از احساسات خود می ترسید یا آن ها را سرکوب می کنید، می توانید به واسطه ارائه مشاوره تلفنی روان شناسی و یا مشاوره حضوری در مشاوره، به مدیریت شرایط سخت خود بپردازید.
سرکوب احساسات خود به دلیل ترس از آنها می تواند برای سلامت جسمی و روانی شما مضر باشد. به جای آن چه باید کرد. وقتی یک کودک نوپا یک احساس “بزرگ” مانند عصبانیت یا غم و اندوه را احساس می کند، تمایل به عصبانیت شدید روی زمین دارد. و این عصبانیتها میتواند بسیار قابل مشاهده باشد، پر از کوبیدن، جیغ و گریه. اما یک کودک اینگونه واکنش نشان می دهد زیرا احساسی که احساس می کند ناراحت کننده است، حتی ممکن است دردناک باشد.
البته، به عنوان بزرگسالان، ما نیز احساساتی را احساس می کنیم، و این احساسات می تواند به همان اندازه طاقت فرسا، ناراحت کننده یا حتی دردناک باشد که در دوران کودکی ما بود، حتی اگر به خودمان اجازه ندهیم چنین واکنش بزرگی نشان دهیم.
ترس و سرکوب احساسات
همان طور که اشاره کردیم ما به عنوان افراد بزرگسال درگیر احساسات و شرایط سخت می شویم. اما، گاهی اوقات، در تلاش برای تسلیم نشدن به احساسات خود، بیش از حد پیش می رویم: از آنها فرار می کنیم یا آنها را سرکوب می کنیم – حتی اگر این در دراز مدت به ما آسیب برساند. اگرچه دلایل زیادی وجود دارد که ما ممکن است احساسات خود را سرکوب کنیم، یکی از آنها این است که ما از احساسات خود می ترسیم. ترس از احساسات “آنیموتوفوبیا” نامیده می شود. شاید این واژگان کمی سخت به نظر برسد اما ترس و سرکوب احساسات می تواند تاثیر قابل توجهی بر رفاه شما داشته باشد.
ترس از احساسات چگونه بر سلامتی شما تأثیر می گذارد؟
نولیا لیت، روان درمانگر دارای مجوز، دکتر سلامت روان یکپارچه، و هیپنوتیزم درمانگر معتبر می گوید: «افرادی که از احساسات می ترسند، یکی از بهترین چیزهای زندگی را از دست می دهند: زندگی کردن. «افرادی که از احساسات می ترسند زنده می مانند. آنها زندگی نمی کنند. ترس آنها آنها را از بهترین زندگی خود باز می دارد.” این می تواند بر روابط، سلامت روان و حتی سلامت جسمی آنها تأثیر بگذارد زیرا می تواند منجر به انفجار خشم، انزوا و مشکل در برقراری ارتباط با دیگران شود. همچنین می تواند منجر به افسردگی و اضطراب طولانی مدت شود.
کریستن کانتلی، روان درمانگر کل نگر، می گوید: «این باعث رنج های غیرضروری زیادی می شود. من آن را با کلسترول بالا و بیماری قلبی مقایسه می کنم. ما وقتی از احساسات خود می ترسیم، اغلب آنها را سرکوب می کنیم. این می تواند منجر به عوارض یا فشارهای طولانی مدت سلامتی در روابط ما شود. در واقع ترس و سرکوب احساسات می تواند ما را از مدیریت شرایط دور کند. او ادامه می دهد: “احساسات سرکوب شده در بدن باقی می مانند و شروع به ایجاد بیماری می کنند، از درد گرفته تا اختلالات ایمنی و IBS.” این همچنین بر سلامت روان شما تأثیر میگذارد [زیرا] احساسات همیشه ظاهر میشوند، چه یک طغیان غیرقابل قبول یا رفتار منفعلانه-تهاجمی.»
نشانه هایی که نشان می دهد ممکن است از احساسات خود بترسید
اگر دچار ترس و سرکوب احساسات هستید، ممکن است چیزهایی را تجربه کنید که کمی سخت باشند. این موارد عبارتند از:
- ایجاد دید توام با بدبینی
- اجتناب از افراد مختلف
- دوری و اجتناب از فعالیت ها
- تلاش برای خواب
- تحریک پذیری بسیار زیاد
- تجربیاتی چالش برانگیز مانند طغیان های بزرگ
- تجربه اشک و احساسات خاص
افرادی که از احساسات خود می ترسند اغلب سعی می کنند از طریق رفتار اجتنابی آنها را سرکوب کنند. کانتلی میگوید: «افراد گاهی اوقات سختیهای زیادی وارد زندگی خود میکنند تا احساس نکنند. همین شرایط میتواند منجر به خوددرمانی با الکل، مواد مخدر، رابطه جنسی، قمار یا [رفتارهای اعتیادآور دیگر] شود.»
چه چیزی باعث ترس از احساسات می شود؟
در این بخش از نوشته خود می خواهیم بدانیم چه عواملی منجر به ترس و سرکوب احساسات می شود؟ ترس از احساسات ممکن است ریشه در آسیبهای گذشته یا الگوی رویدادهای مکرر مانند سوء استفاده فیزیکی، عاطفی یا معنوی، رویدادهای آسیبزا مانند تصادفات رانندگی، از دست دادن عزیزان یا تجربه جنگ داشته باشد.
گاهی اوقات، این آسیب گذشته حل نشده است، و باعث می شود کسی از تجربه دوباره احساس قبلی خود بترسد. ممکن است شخصی احساس امنیت درونی نداشته باشد یا تحت تأثیر احساسات خود قرار نگیرد – که باعث می شود به جای احساس کردن آنها تلاش کند آنها را سرکوب کند. آنها همچنین ممکن است به طور کامل از موقعیت هایی که می تواند آن احساسات دشوار را ایجاد کند اجتناب کنند.
این شرایط می تواند از دوران کودکی و این که الگو ها چگونه احساسات خود را مدیریت می کردند سرچشمه بگیرد. برای مثال، رواندرمانگر رونی آداموویچ توضیح میدهد که میتواند از طرف والدینی باشد که فرزندشان را به خاطر ابراز احساسات شرمنده یا تنبیه کنند. این ممکن است باعث شود که شخص بلافاصله از احساسات خود بترسد، اما می تواند شروع به شکل دادن به باورهای فرد در مورد احساسات و بیان عاطفی کند. “اگر کودکی ترسیده، غمگین یا عصبانی باشد و به سمت والدین خود بدود تا تنبیه شود، کودک برای ابراز احساسات خود احساس امنیت نمی کند.”
چگونه دست از ترس و سرکوب احساسات خود برداریم؟
در نهایت، بهترین راه برای جلوگیری از ترس از احساسات خود این است که به آرامی و به تدریج با آنها روبرو شوید. به همین دلیل است که رفتن به درمان می تواند بسیار مفید باشد. درمان شناختی رفتاری (cbt)، با استفاده از تکنیک مواجهه درمانی، ممکن است به ویژه برای غلبه بر ترس از احساسات مفید باشد.
[درمان] فضای امنی برای مراجعان فراهم میکند تا احساس امنیت کنند تا احساسات خود را ابراز کنند. “این چیزی را ایجاد می کند که ما آن را “تجربه احساسی اصلاحی” می نامیم.” هنگامی که ما یک تجربه مثبت در بیان احساسات خود در درمان داشته باشیم، ممکن است باورهای خود را در مورد سودمندی احساسات تغییر دهیم.روی فیزیولوژی خود تمرکز کنید
از آنجایی که ممکن است صحبت در مورد احساس یک عاطفه دشوار باشد، درمانگر شما ممکن است به جای احساسات عاطفی، بر این تمرکز کند که شما احساسات فیزیکی خود را توصیف کنید. آداموویچ میگوید: «[ما] از آنها میخواهیم که در صورت ترسیدن از یک احساس، احساس ظریفی را در بدن خود مشاهده کنند. هرچه بیشتر بتوانند در مورد احساس فیزیکی آن صحبت کنند، در واقع می توانند بیشتر با این احساسات همراه شوند.
تمرین ذهن آگاهی برای مدیریت ترس و سرکوب احساسات
درمانگر شما همچنین با آموزش ملایمت و عدم قضاوت با خود، برای عادی سازی احساسات و پذیرش آنها به عنوان معتبر، به جای سرکوب آنها، با شما همکاری خواهد کرد. تمرین تمرکز حواس از طریق تکنیکهای تنفس، مدیتیشن، تصاویر هدایتشده و یوگا میتواند به شما کمک کند در نشستن با افکار خود احساس راحتی بیشتری داشته باشید و بدون قضاوت آنها را تجربه کنید.
با ترس خود دوست شوید
به توصیه مشاوران شما می توانید به راحتی با ترس خود دوست شوید. تصور کنید یک برادرزاده 5 ساله دارید که ترسیده بود. “شما چکار انجام خواهید داد؟ شما درست از کنار آنها عبور نمی کنید و آنها را نادیده نمی گیرید. اما این دقیقاً همان کاری است که ما با احساسات خود انجام می دهیم.” باید سرعت خود را کم کنید. و توقف کنید، مکث کنید، و به برادرزاده ای که ترسیده سلام کنید… یا توقف کنید و در قسمتی که احساس ترس می کند مکث کنید. با ترس باش با ترس رابطه داشته باشید… به آن گوش دهید. بگذار حرف بزند در خود عاطفه حکمت زیادی نهفته است.
این بدان معناست که وقتی بتوانیم تشخیص دهیم که احساسات ما منبع اطلاعات هستند، نه احساسات غیرمنطقی که باید از آنها فرار کنیم، می توانیم با احساسات خود رابطه برقرار کنیم. این به ما امکان می دهد خودمان را بهتر درک کنیم و زندگی عمدی تری داشته باشیم.
احساست خود را درست شناسایی کنید
برای ترس و سرکوب احساسات، شناخت آن ها بسیار مهم است. مقابله با احساسات شدید ممکن است سخت باشد. چه خشم زیادی احساس میکنید یا واقعاً غمگین هستید، مهارتهای تنظیم هیجان میتواند به کاهش شدت و مدت آن احساسات ناراحتکننده کمک کند. گذاشتن نام برای آنچه احساس می کنید می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را درک کنید. فکر کردن به چیزی مانند “من در حال حاضر مضطرب هستم” یا “من واقعاً ناامید هستم” می تواند به شما کمک کند تا بفهمید چه اتفاقی برای شما می افتد.
مطالعات نشان میدهد که برچسب زدن به یک احساس، مقداری از آن را از بین میبرد. بنابراین به سادگی شناسایی احساسات خود ممکن است به شما کمک کند بلافاصله کمی بهتر شوید. ممکن است به سادگی به احساس خود فکر کنید و سعی کنید آن را نام ببرید. یا، ممکن است در یک دفتر بنویسید تا به شما در درک چیزها کمک کند. همچنین ممکن است متوجه شوید که صحبت کردن با کسی و برچسب زدن با صدای بلند احساسات به شما کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشید.
برای ترس و سرکوب احساسات تعیین کنید که آیا احساسات شما مفید هستند یا نه
گاهی اوقات مردم در مورد احساساتی مانند خوب یا بد صحبت می کنند. اما احساسات مثبت یا منفی نیستند. همه احساسات می توانند مفید یا غیر مفید باشند. در نظر بگیرید که چگونه اضطراب می تواند مفید یا مضر باشد:
اضطراب زمانی مفید است که شما را نسبت به خطر آگاه کند. اگر زنگ هشدار اضطراب شما زمانی که در موقعیت ناامنی قرار دارید (مثل ایستادن خیلی نزدیک به لبه صخره) به صدا در میآید، احتمالاً به گونهای واکنش نشان میدهید که حفظ شود.
با این حال، اگر از ارائه یک سخنرانی که می تواند باعث پیشرفت شغلی شما شود اجتناب کنید، زیرا سخنرانی در جمع بیش از حد اضطراب آور است، پس اضطراب شما مفید نیست.
به طور مشابه، خشم می تواند مفید باشد اگر به شما شجاعت ایجاد تغییرات مثبت را بدهد. اگر باعث شود چیزهایی را بگویید یا انجام دهید که بعداً پشیمان شوید، مفید نیست. وقتی احساسات شما مفید هستند، ممکن است بخواهید آنها را در آغوش بگیرید. اگر احساسات شما مفید نیستند، می توانید برای مدیریت آنها اقداماتی انجام دهید.
مهارت های مقابله سالم را آزمایش کنید
ترس و سرکوب احساسات می تواند با مهارت های مختلف آزمایش و مدیریت شود. مهارتهای مقابلهای سالم به شما کمک میکند تا احساسات سخت را بدون بیحس کردن، سرکوب کردن یا نادیده گرفتن آنها پشت سر بگذارید. آنها ممکن است به طور موقت کمی حواس شما را پرت کنند تا بتوانید احساس بهتری داشته باشید یا ممکن است به آرام کردن بدن یا تقویت خلق و خوی شما کمک کنند. استراتژیهای مقابلهای که برای یک نفر مؤثر است ممکن است برای دیگری مؤثر نباشد، بنابراین مهم است که مهارتهای مقابلهای را پیدا کنید که برای شما بهترین کار را دارد.
نگاه نهایی بر ترس و سرکوب احساسات
بسیاری از مردم از احساسات خود می ترسند زیرا احساسات می توانند ناخوشایند یا ترسناک باشند. با این حال، در واقعیت، احساسات ما برای درک اینکه چه کسی هستیم، چه میخواهیم و به کجا میرویم حیاتی هستند. هر چه بیشتر احساسات خود را درک کرده و در آغوش بگیریم، کمتر ما را کنترل می کنند. با درمان، این امکان وجود دارد که به جای سرکوب احساسات، با احساسات خود راحتتر شویم، و این میتواند به کاهش احتمال تأثیرات بلندمدت بر سلامت ذهنی و جسمی ما کمک کند.