رفتارهایی که افراد بیحساس را ایجاد میکنند
افراد بیاحساس دارای ویژگب های مختلفی هستند. متاسفانه امروزه بسیاری از زوجین فقط به علت عادت در کنار هم زندگی می کنند. این اتفاق یعنی که بی توجهی احساسی در بین زوجین بیشتر به نظر می رسد. اما مسئله مهم این است که سوء استفاده از خودشیفتگی در بین رفتار هیچ کس وجود نداشته باشد. البته روان شناسان برای هر نوع رفتاری یا اختلالی راه حل مختلفی را ارائه می دهند.
یکی از این اختلالات که قبلاً هم در مورد آن با شما صحبت کردیم خود شیفتگی است. خود شیفتگی در روان شناسی برای افرادی گفته می شود که علائم آن را داشته باشند. بنابراین با یک یا دو نمونه از علائم نمی توان گفت که یک فرد خودشیفته است یا خیر. خودشیفتگی می تواند به علت های گوناگون از کودکی تا بزرگسالی وجود داشته باشد. بی توجهی احساسی یکی از ویژگی های رفتاری در افراد مختلف است.
ویژگی های مختلف در افراد بیحساس و سوء استفاده و بی توجهی احساسی
این ویژگی ها می تواند از ابتدا در فرد وجود داشته باشد یا این که به علت دلایل دیگری اتفاق بیفتد. هر فردی باید بداند که رفتار ها به گونه ای است که در زندگی همه اتفاق می افتاد اما قابل کنترل است. کنترل این افکار از طریق خود فرد و روان شناسان انجام می شود. در ادامه این مقاله که در وبسایت مشاوره به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با رفتارهایی که افراد بیحساس را ایجاد میکنند، صحبت کنیم.
سوء استفاده و بی توجهی احساسی به عنوان روشی برای احساس تفکر و رفتار تعریف می شود
شخصیت به عنوان روشی برای احساس تفکر و رفتار تعریف می شود که فرد را از دیگران متفاوت می کند. تحت تأثیر تجارب و موقعیت های زندگی، محیط و خصوصیات ارثی است. اختلالات شخصیتی گروهی از شرایط بهداشت روان است که با الگوهای ناسالم احساس، تفکر و رفتار مشخص می شود. این رفتارها و تجربیات غالباً با انتظارات فرهنگی که فرد مبتلا در آن زندگی می کند متفاوت است.
درک خودشیفتگی و بی توجهی احساسی
کلمه خودشیفتگی از داستان یک جوان اسطوره ای یونانی به نام نارسیسوس گرفته شده است. این شخص توسط خدایان نفرین شده و عاشق انعکاس خود شده است. او انعکاس خود را در آب های بهار تحسین می کرد تا این که دیگر نتوانست از پس عاطفه دیگران برآید که زیبایی او را نمی دانند و سرانجام خود را کشت. بر خلاف افراد دیگر، که می دانند زیبا هستند، شخصی که خودشیفته است لزوماً نباید زیبا باشد تا باور کند که او زیبا است.
سوء استفاده از خودشیفتگی و بی توجهی احساسی
سوء استفاده از خودشیفتگی نوعی سوء استفاده عاطفی است که در آن فرد آزارگر فقط به خودش اهمیت می دهد. و ممکن است از کلمات و اعمال برای دستکاری رفتار و حالت عاطفی شریک زندگی خود استفاده کند. اثرات سوء استفاده از خودشیفتگی بسته به مدت زمانی که فرد می تواند این نوع روابط را تحمل کند می تواند متفاوت باشد. این اثرات از خفیف تا شدید متغیر است. برخی از بازماندگان بهبود می یابند در حالی که برخی دیگر ممکن است آسیب مادام العمر داشته باشند.
خودشیفتگی در افراد بیحساس
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یک الگوی پایدار از تجربه و رفتار درونی است که با خود محوری، فقدان همدلی و احساس اغراق آمیز اهمیت دادن به خود مشخص می شود.
چیزهایی که نشان میدهد کسی به خاطر بیتوجهی احساسی گناهکار است
بی توجهی عاطفی به عنوان قرار گرفتن در یک موقعیت رابطه ای مشخص می شود که نیازهای شما برای محبت نادیده گرفته می شود یا نادیده گرفته می شود. این آسیب ممکن است در دوران کودکی شما اتفاق افتاده باشد. اما هنوز هم روی شما تاثیر می گذارد. ممکن است دچار بی توجهی احساسی از خود شده باشید.
چند نشانه که شما را به عنوان افراد بیحساس عاطفی می شناسند
در این جا پانزده چیز وجود دارد که اگر شما با نادیده انگاشتن عاطفی خود دست و پنجه نرم می کنید، آشکار می شود.
احساس می کنید با دیگران متفاوت هستید
آسیب روانی در کودکی می تواند شما را در بزرگسالی تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است احساس کنید که مشکلی با شما اشتباه است، که با دیگران متفاوت هستید. ممکن است دلیل آن را نفهمید، اما این حس عمیق منحصر به فردی شما را آزار می دهد و باعث می شود احساس کنید نسبت به دیگران پست تر هستید.
خود بی توجهی احساسی منجر به توخالی یا بی حسی درون می شود
احساس بی حسی از نظر عاطفی نیز مشخصه فردی است که غفلت عاطفی را تجربه کرده است. ممکن است به طور کلی کمبود احساسات یا احساس انزوا از دنیا داشته باشید. محققان پیشنهاد میکنند که در محیطهایی که غفلت عاطفی وجود دارد، رشد مهارتهای عاطفی معمولی کاهش مییابد. این باعث ایجاد الگویی از واکنشهای احساسی کمرنگ میشود. توصیف بی حسی عاطفی برای افرادی که آن را تجربه نکرده اند دشوار است. مثل این است که در خلاء باشید و همه چیز در اطراف شما خالی باشد. یکی از عوارض این بی توجهی احساسی افسردگی است. این احساس می تواند باعث کناره گیری شما از اطرافیانتان شود.
عزت نفس پایین
عزت نفس پایین می تواند ناشی از بی توجهی عاطفی به خود باشد. علائم عزت نفس پایین عبارتند از:
- بیشتر روی نکات منفی خود تمرکز کنید تا دستاوردهایتان
- تاکید دیگران بر اینکه خیلی بهتر از شما هستند
- انتقاد شدید از خود
- غمگینی، اضطراب یا احساس شرمندگی
نکته ای در ارتباط با افراد بیحساس
اگر با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم می کنید، در محل کار یا مدرسه با روابط خود دست و پنجه نرم می کنید و اگر کسی شما را ناراضی کند یا از شما انتقاد کند، بسیار ناراحت می شوید. وقتی این اتفاق می افتد، تمایل دارید از افراد و فعالیت ها کناره گیری کنید.
خود نادیده انگاشتن عاطفی منجر به یک ذهنیت کمال گرا می شود
کمال گرایی تمایل به تعیین استانداردهایی دارد که آنقدر بالا هستند که نمی توانید آن ها را برآورده کنید، یا فقط در صورتی می توانید آنها را برآورده کنید که سخت کار کنید. شما معتقدید که هر چیزی که کمتر از معیار کمال شما باشد، پست تر است.
رفتارهایی که افراد بیحساس را ایجاد میکنند
وقتی به جهان به عنوان یک کل نگاه می کنیم، اکثر ما قبول می کنیم که مهربانی و پذیرش بیشتر از ظلم و پستی انجام می شود. این چشم انداز اغلب به دلیل برخوردهای اجتناب ناپذیر ما با گروه دوم به شدت به چالش کشیده می شود. برخی از مردم به طور غیر قابل تاسف نسبت به همنوعان خود بی احساس هستند. چنین افرادی فاقد همدلی و درایتی هستند که بسیاری از ما انتظارش را داریم. به طور خلاصه، ما – حداقل – از کسانی که با آنها در تماس هستیم، ادب و نجابت عمومی را پیش بینی می کنیم.
نکته
اگر چه در اقلیت هستند، کسانی که به این شیوه های اجتماعی استاندارد توجه نمی کنند، خطر گسترش راه های بدبینانه خود را به افراد خوب دارند. هدف این مقاله پرداختن به موضوعات پیچیده جامعه شناختی نیست. در عوض، ما میخواهیم بینشی در مورد آنچه که افراد بیحساس را وادار میکند چنین فکر و عمل کنند، ارائه دهیم.
مطمئناً متوجه خواهید شد که این پنج رفتار کاملاً عقلانی هستند. با وجود این، ما اغلب آنچه را که «در پسزمینه» ذهن دیگران میگذرد، فراموش میکنیم، بهویژه کسانی که مخالف قرارداد اجتماعی پذیرفتهشده نجابت و ادب رایج هستند.
نکته
در اینجا رفتار، نگرش و شرایط «در پسزمینه» وجود دارد که باعث ایجاد افراد بیحساس میشود:
همانطور که انجام بدترین کارها مستلزم روحیه و استعداد است. حتی بزرگترین آنها نیز بی احساسی خاصی را می طلبد که در شرایط دیگر آن را حماقت می نامیم.
شیمی مغز
شیمی مغز اولین موضوع بحث است – و دلیل خوبی هم دارد. این تقریباً مطمئناً محرک اصلی رفتار بی رحمانه است. همانطور که همه ما به خوبی می دانیم، مغز ما در برخی موارد متفاوت است. مانند کسانی که دارای تمایلات خودشیفتگی هستند.
شیمی مغز افراد بیحساس بسیار متفاوت از اکثر افراد است. مکانیسم های خاصی در مغز آنها اجازه انتقال نوع دوستی یا حساسیت را نمی دهد. اغلب اوقات، افراد بیحساس نمیدانند که رفتارهایشان چنین تلقی میشود. حتی اگر کسی آنها را کنار بکشد و سعی کند رفتار آنها را غیرقابل قبول یا ناپسند توضیح دهد، فرد بی احساس احساس گیجی نشان می دهد. از این رو، آنها احتمالاً طبق معمول ادامه خواهند داد.
الگوهای فکری مختلف
در رابطه با مبحث قبلی، از برخی جهات، فرآیندهای فکری یکی دیگر از دلایل اصلی رفتار افراد بیحساس است. تفاوت اصلی این است که الگوهای فکری اغلب محصول فرعی عوامل محیطی هستند. در حالی که شیمی مغز چیزی است که (اغلب) خودمختار است.
مثالی در ارتباط با این زمینه
برای مثال، دنیای شرکتها را در نظر بگیرید – عرصهای به شدت رقابتی که ممکن است در الگوهای فکری تهاجمی ظاهر شود. به همین ترتیب، اعتقادات شخصی قوی (مانند دیدگاههای مذهبی، موضعگیریهای سیاسی) ممکن است باعث شود کسی رفتار کند یا چیزهایی بگوید که تهاجمی و غیر حساس تلقی میشوند.
افراد بی احساس اغلب عصبانی هستند
احساسات خشمگین افکار، کلمات و رفتارهای غیرمنطقی را تغذیه می کند. هنگامی که ما عصبانی هستیم، عملکردهای اجرایی سطح بالاتر ما به شدت سرکوب می شوند. این تأثیر بر مغز، حفظ حس خودکنترلی را بسیار چالش برانگیزتر می کند. البته زمانی که خودکنترلی وجود نداشته باشد، احتمال انجام یا گفتن چیزی غیر حساس چند برابر می شود.
نکته
خشم مهارهای ما را کاهش می دهد و باعث می شود عواقب اعمال خود را فراموش کنیم. متأسفانه، این شامل درد ناشی از بیحساسیتهای ما نیز میشود.
عدم عزت نفس
فقدان عزت نفس از آنجایی که به عدم حساسیت مربوط می شود، درک نسبتاً ساده ای است. در این افراد با مشکلات عزت نفس هنوز هم می توانند با کنترل نگرانی های خود با دیگران تعامل سازنده داشته باشند. با این حال، تعداد کمی از افراد دیگران را تحقیر میکنند. این کار باعث می شود تا «احساس بهتری داشته باشند». مشکل این دو چیست: (1) این یک “راه حل” بسیار بسیار کوتاه مدت برای یک موضوع بسیار عمیق تر است، و (2) درد به کسی تحمیل می شود که در بسیاری از موارد هیچ اشتباهی انجام نداده.
استرس باعث ایجاد افراد بیحساس می شود
اینکه چگونه یک فرد با موقعیت های استرس زا، هر چه که باشد، به طور موثر برخورد می کند، به راحتی از نحوه تعامل او با دیگران بعداً قابل مشاهده است. آیا آنها چیز زشتی را برای دیگری پارس می کنند؟ آیا آنها به هر حال کارها را ادامه می دهند و انجام می دهند؟ افراد بی احساس در گروه قبلی قرار می گیرند.
گفتن اینکه همه ما با استرس به گونهای متفاوت برخورد میکنیم، اهمیت نخواهد داشت. برخی افراد نمی توانند به طور سازنده با محرک های استرس زا مقابله کنند. علاوه بر این، کسانی که در مقابله با استرس ناتوان هستند، وضعیت منفی ذهنی خود را به اطرافیان خود منتقل می کنند.